پانیذپانیذ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

نی نی نازنازی

پانیذ گوشواره به گوش

در تاریخ 92/3/25 گوش دخملی رو سوراخ کردیم ...دختر صبورم زیاد گریه نکرد و وقتی اومدیم خونه زود خوابید....مامان فدات شه...با این گوشواره های که آقا دکتر گذاشته گوشت چقدر ناز شدی...فعلا باید این گوشواره چند وقت گوشت باشه تا گوشواره خودتو بزارم گوشت...     ...
11 تير 1392

پانیذ و وانت!!!

بابایی پانیذ هر روز که از سرکار میاد خونه واسه اینکه دخترش خیلی بیرون رو دوست داره با تموم خستگی اونو میبره بیرون .جلوی در خونه ما همیشه یه وانت پارکه.. پانیذی این وانتو خیلی دوست داره و با اشاره به باباش میگه منو ببر پیش اون وانت و کلی هم جیغ و داد میکنه.....         ...
11 تير 1392

پانیذ یکی یدونه

پانیذ این روزها مهمون های عزیزی داشت......مامی زهرا و خاله مائده و عمو دانیال اومدن  پیش پانیذ...پانیذی هم با شیرین کاری هاش دل اونارو برد...دختر خوش اخلاق من همیشه دل مارو شاد میکنه خدا تورو واسه ما نگه دارهههههههه......        خاله مائده داره امتحان میکنه ببینه پانیذی جا میشه تو کیف لپ تاپ تا یواشکی پانیذیو بزاره تو کیف ببره ساری    بقیه عکسای پانیذی  تو ادامه مطلب ببینین... پانیذی همچین با لذت داشت سر دلفینشو میخورد و ملچ ملوچ میداد انگار داره کباب میخوره...   پانیذی و سطل زباله.....آخه دختر اونجا کجا رفتی.....       پانیذی ساعت ١٢...
11 تير 1392

8 ماهگیییییییه پانیذ

دیشب پانیذ ٨ ماهه شد و چون مامی زهرا و خاله مائده و عمو دانیال هم پیش ما بودن موقعیت خوبی بود تا یه جشن کوچیک برای ٨ ماهه شدن دخترنازم بگیرم....واسه همین یه کیک خوشگل خریدیم و جشن گرفتیم پانیذی هم چندروزه که دست زدن یاد گرفته وهمش همراه ما با اون دستای کوچیکش دست دستی میکرد .....فداااااااااااااااااااااااااااااااااااااای عشق زندگیم بشم ایشالله تولد ١٠٠ سالگیت   بخاطر اینکه پانیذی دست به کیک نزنه جعبه کیکو دادیم دستش که بیخیاله کیک شه... پانیذ:کاشکی میتونستم همشو بخورممممممممممممم قیافه اش که خیلی خوشمزه است   ...
10 تير 1392

نازدار خانم

با تمام مشغله هایی که با وجود تو دارم خیلی دلم میخواست یه پیراهن خوشگل واسه تو بدوزم  بلاخره حالا که ی کم بزرگ شدی تونستم این کارو انجام بدم.....اینم یه عکس خوشگل با پیراهنی که من واست دوختم....         ...
10 تير 1392

دخمل مامان

پانیذ مامان  هر چی که بزرگتر میشی شیرین تر میشی...البته یه کم شیطونتر هم شدی...این روزا چهار دست وپا میری...ما هم دنبال تو که کارای خطر ناک نکنی....یه کم هم  هم میخوای وایستی.....           ...
10 تير 1392

تغذیه

-          در اين ماه بايد برنامه غذايي كودك متنوع تر و قوام غذاهاي او بيشتر شود. -      در اين ماه مي توان انواع سوپ ها را با استفاده از گوشت، سبزيجات نشاسته اي(مثل سيب زميني، كدو حلوايي، نخود فرنگي)تهيه كرد. -          غلظت سوپ ها بايد مانند حليم باشد. -          از ماه هشتم به بعد زرده تخم مرغ به غذاي كودك اضافه مي شود. -          شير مادر همچنان مطابق ميل شير خوار و به دفعات مكرر به او داده شود. ...
10 تير 1392

پانیذ شیطون.....

پانیذ خانم شام خونه پسرخاله مامانش دعوته اینجام حاضر شده و آماده رفتن به مهمانیه و با بادکنکه محبوبش عکس گرفته.....ولی متاسفانه بادکنکش تو راهه تهران وقتی شیشه ماشین پایین بود باد بردش.....           پانیذ خانم ی کار زشتم تو مهمانی کرد وقتی داشتم بهش قطره آهن میدادم  دست زدو قطره رو ریخت رو فرش. ......فرش هم ی کم کثیف شد ولی تونستیم تمیزش کنیم...امان از دست شیطون خانم   ...
2 تير 1392

سفرنامه پانیذییییی!!!!!

پانیذی واسه اولین بار با خاله مائده و عمو دانیال و دوستای مامان و بابا رفت ییلاق.این سفر 2روزه خیلی به همه خوش گذشت مخصوصا به پانیذی که شلوغی و بیرونو خیلی دوست داره.پانیذی حسابی با شیرین کاریشاش همه رو سر گرم کرد هرکاریم خواست کرد و بغل همه رفت با همه بازی کرد و از هوای پاک ییلاق استفاده کرد......ای شیطون خانم وای من خسته شدم اینقدر عکس نگیرین ازززززم  پانیذ:وااااای این دیگه چیه؟ً!!!! پانیذو باباییش پانیذ در آسمانهااااااااا پانیذ:خوب دارم  با این بازی میکنم مشکلیه؟؟؟؟!!!!!! ...
31 خرداد 1392