پنچشنبه غروب منو پانیذی و باباییش رفتیم خونه خاله مونا مهمانی...این مهمانی واسه این بود که خاله سوده از ساری اومده بود پیش ما البته بیشتر واسه پانیذی اومده بود....خاله سوده برای خانمی یه پیراهن خوشگل و یه تاپ و شلوارک خوشگل سوغاتی آورد...خاله مونا هم یه تاپ وشلوارک خوشگل واسه خانمی هدیه خرید دست جفتشون درد نکنه...... ایشالله زودتر نی نی دار شن تا پانیذی همبازی پیدا کنه.....خلاصه اون شب حسابی به پانیذی خوش گذشت ....شب خوابیدن اونجا موندیم تا خاله هاش بیشتر باهاش بازی کنن.....فرداش یعنی جمعه باعمورضا(عموی پانیذ) زن عمو زهرا و سارا و شهریار شام رفتیم بیرون...این 2 روز حسابی به خانم خانما خوش گذشت... ...