اندر احوالات این روزها
دختر نازم کم کم دارم نگران میشم الان تو ماه ١٨ هم هستی وهنوز ٦تا دندون کامل و٢ تا نصفه داری....نمیدونم چرا بر خلاف کارهای دیگت که خیلی زود انجام دادی این یه قلم
رو دیر در آوردی مثلا ٩ ماهگی راه افتادی...زود حرف زدن رو شروع کردی...حالا ببینیم کی تصمیم داری بقیه رو در بیاری تا من مجبور نباشم غذاها تو له کنم وتو هم راحت تر غذا بخوری...
اینجا پانیذ خانم از حمام اومده وقتی من اومدم با این صحنه مواجه شدم تلویزیون روشن و پدر دختر خوابالهی من قربونت
خیلی وقت بود تصمیم داشتیم واست دوچرخه بخریم اما فرصت نمی شد تا شرق بریم و دوچرخه رو واست بگیریم...مبارکت باشه دخترم
پا تو کفش بزرگتر ها کردی عزیزم....
اینجا هم طبق معمول لباس هاتو از کشو بیرون آوردی اما با این تفاوت که اینبار سعی میکردی اون ها رو بپوشی ....این هم به فال نیک میگیریم که شما بزرگ شدی و میخوای مستقل باشیمامان فدات شه که داری روز به روز خانم تر میشی