تعطیلات نوروز 93 و پانیذ
دختر نازم یه سال بزرگتر شدی...یادش به خیر پارسال این موقع کوچولو بودی...لحظه تحویل سال هم خواب بودی...اما امسال خانم تر شدی...لباس عیدت رو پوشیدی وکلی ازت عکس انداختم...
اینم عکست موقع تحویل سال که با کلی زحمت موفق شدم بگیرم...انقدر که ورجه ورجه می کردی
چند روز اول عید همش مشغول دید وبازدید بودیم...کلی به تو خوش گذشت...خونه بابا بزرگ...خونه عمه..خونه دایی جون ها(بازی با دینا جونی ) از همه بیشتر هم که پیش مامی بودیم و تو هم کلی اونجا خراب کاری می کردی...از شکوندن گلدون گرفته تا خراب کردن وسایل...
روز به روز هم شیرین تر میشی...کلی هم کلمات جدید میگی...دیگه حرف زدنت کامل میشه...آفرین گلم...
پانیذ جون تهران خیلی تنهاست..وقتی میایم اینجا مثل من از این که در کنار بقیه هست خیلی خوشحال...البته پانیذ در آینده چون اینجا هم بازی مثل دینا داره خیلی خیلی خوشحال خواهد شد...